6 معمای جنایی جالب همراه با پاسخ آنها
در هر یک از ما یک کارآگاه وجود دارد. همه ما هیجان و حل یک معمای پیچیده را دوست داریم. در اینجا چند معمای جالب آورده شده است که باعث می شود مدت زمانی سرگرم باشید.
معماهای جنایی شرلوک هلمز با جواب
معمای اول / رمز و راز تشییع جنازه
دختری در مراسم خاکسپاری مادرش با پسری آشنا شد که او را نمی شناخت. دختر به دنبال آن پسر افتاد و خواست با او تماس بگیرد. او به دنبال او می گردد اما نمی تواند او را پیدا کند. چند روز بعد خواهر خود را می کشد. چرا او این کار را کرد؟
معمای دوم / رمز و راز کلبه
پیرمردی در یک کلبه کوچک تنها زندگی می کرد. صبح روز پنجشنبه مشخص ، هنگامی که پستچی نامه ای را تحویل می داد ، متوجه شد که پیرمرد قتل شده است. او بلافاصله با پلیس تماس می گیرد.
وقتی پلیس به صحنه می رسد. آنها دو بطری شیر ، روزنامه دوشنبه ، یک کاتالوگ ، بروشورها و نامه های باز نشده پیدا می کنند. پلیس مظنون را پیدا می کند. مظنون کیست و چرا؟
معمای سوم / رمز و راز اتومبیل
مردی که در اتومبیل خود بود به ضرب گلوله کشته شد. هیچ علامتی از خرده شیشه روی لباس او وجود نداشت که نشان دهد فرد مسلح در خارج از ماشین است. با این وجود همه پنجره ها بالا بودند و درها قفل شده بودند. پس از بازرسی دقیق ، تنها سوراخهای گلوله کشف شده روی بدن مرد بود. چگونه او را به قتل رساندند؟
معمای چهارم / رمز و راز ماه عسل
یک زن و شوهر برای ماه عسل خود به سفر رفته بودند. اما فقط شوهر از تعطیلات برگشت و گفت همسرش با تصادفی ناگوار کرده و درگذشت. پلیس او را دستگیر کرد و گفت: “آژانس مسافرتی با آنها تماس گرفته و گفتخ تو همسرت را به قتل رساندی.
آژانس مسافرتی از کجا فهمید که این یک قتل بوده است؟
معمای پنجم/ رمز و راز سرقت
یک زن و شوهر از یک سرقت خبر دادند. شوهر به پلیس گفت ، او فکر می کند که سارق احتمالاً با شکستن از پنجره ، با اشاره به شکسته شدن شیشه های پنجره در خارج از خانه ، وارد خانه شده است.
پلیس متوجه شد که داخل خانه فقط چند تکه ریز ذرات شیشه پنجره در اطراف ناحیه شکسته پنجره پراکنده شده است و به او گفت که این یک سرقت نبوده و هیچ شخص خارجی از آن پنجره وارد خانه او نشده است. چه چیزی پلیس را اینقدر مطمئن کرد؟
معمای ششم / رمز و راز مرز
هر روز مردی با دو کیسه شن با دوچرخه از مرز عبور می کرد. افسران مرزي خبر دادند كه او قاچاقچي است. بنابراین مأموران گمرک او را بررسی کردند و دریافتند که او فقط شن و ماسه دارند. از آنجا که نتوانستند هیچ مدرکی پیدا کنند ، به او اجازه دادند از مرز عبور کند. پس ، مرد چه چیزی قاچاق می کرد؟
پاسخ معمای اول / رمز و راز تشییع جنازه
او امیدوار بود که او دوباره به یک مراسم خاکسپاری بیاید.
پاسخ معمای دوم/ رمز و راز کلبه
آنها گمان می کنند پسر روزنامه فروش است ، چون روزنامه های سه شنبه و چهارشنبه مفقود شده اند.
پاسخ معمای سوم/ رمز و راز اتومبیل
ماشین مقتول یک خودروی کروک بوده است.
پاسخ معمای چهارم/ رمز و راز ماه عسل
این مرد بلیط یک طرفه را برای همسرش رزرو کرده بود.
پاسخ معمای پنجم/ رمز و راز سرقت
وقتی پنجره ای از بیرون توسط یک سارق شکسته شود ، بیشتر شیشه ها در داخل خانه پیدا می شوند ، نه در قسمت بیرونی خانه.
پاسخ معمای ششم / رمز و راز مرز
او در حال قاچاق دوچرخه بود.